واگویه ها

در دیده‌ی من اندرا * وز چشم من بنگر مرا * زیرا برون از دیده‌ها * منزلگهی بگزیده‌ام

واگویه ها

در دیده‌ی من اندرا * وز چشم من بنگر مرا * زیرا برون از دیده‌ها * منزلگهی بگزیده‌ام

خرم‌شهر؟!...

   

کوچه های این شهر به خون مطهر است، با وضو وارد شوید

  

  پل خرمشهر 

نظرات 13 + ارسال نظر
وحید یکشنبه 3 خرداد‌ماه سال 1388 ساعت 05:14 ب.ظ http://naghmeyesokot.blogfa.com

پلها و نسلها و یادگاران دوران ملک سلیمان انسانیت....

یاسر دوشنبه 4 خرداد‌ماه سال 1388 ساعت 09:49 ق.ظ http://asemooni.blogsky.com

سلام آسمونی

یه چیزایی نوشتم که دوست دارم وقت بذاری و بخونی و نظرت رو برام بنویسی.

از توجهت ممنون
منتظزتم

مسیح دوشنبه 4 خرداد‌ماه سال 1388 ساعت 02:46 ب.ظ http://aaddee.blogfa.com

سلام پریدخت عزیز

:)

خیلی وقته نیومدم اینجا

باید ببخشی

...

هفته ی پیش اونجا بودم

آبادان و خرمشهر

یاد بیست و پنج سال قبل افتادم و

دورانی که اونجا گذروندم

...

تاریخ از یاد نخواهد برد و

بهترین قضاوتو خواهد کرد ...

...

خوبــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــی ؟؟

...

سربلند باشی

بیژن سه‌شنبه 5 خرداد‌ماه سال 1388 ساعت 06:25 ب.ظ

اهــــــل دل ای نازنین هــایم ســـلام ســایه تان اینجا همیـشه مســــــتدام
بـا شـما قلـــــبم منـــــوّر می شـــود حــال من یک حـــال دیــگر می شـــــود
حـــــرف دل ، اینـجا پناهم داده است دلـــــــبری قــــــولِ نگـــــاهم داده است
بزمتان ، جــــــانِ مــــــــرا بـر بـاد کـرد حــــــرف دل ، مـــــا را چنین معـتاد کـرد
حـرف دل، پُر گشته از یــــاران عشق گـــونه هـا تـَــــر گشته از باران عشـــق
عــاشــقان مبهوت خالش می شوند مست و شـیدای "وصالش" می شـوند

ناشناسان، آشنایانِ دلند
صاحبان مخلص این منزلند
می شناسد ناشناسی را دلم
پر شدست از نام او، این محفلم
...

یاسر چهارشنبه 6 خرداد‌ماه سال 1388 ساعت 08:47 ق.ظ

مرسی

وحید چهارشنبه 6 خرداد‌ماه سال 1388 ساعت 09:59 ق.ظ

آدم نمی شه این رو ببینه یاد ممد نیفته.. کاش بود و میدید....

آی گفتی وحید
کاااااااش ...
این روزا بدجوری دلم بابت بعضی چیزا می سوزه!

مسیح چهارشنبه 6 خرداد‌ماه سال 1388 ساعت 05:43 ب.ظ http://aaddee.blogfa.com/

سلام

:)

حدس می زدم تهران باشی ...

راستش خودمم گاهی فکر می کنم که
اگه هیچ حرفی برای گفتن و نوشتن نباشه
راحت تر و بهتر می تونم بنویسم !!

ولی وقتایی که یه دنیا حرف قلمبه می شه
بیرون ریختنشم سخت می شه ...

ولی بالاخره باید شروع کنم و بنویسم
شاید فقط برای این که
خودم بدونم هنوزم زنده موندم !!

نمی دونم چرا این قدر دیر راضی شدم برم اونجا
شاید به خاطر رنگ بندیشه
آخه بدجوری به رنگ عادی بلاگسکای عادت کرده بودم !

اگه بتونم رنگ قالبشو تغییر می دم
شاید بازم سر شوق اومدم !!

:)

...

تاریخ راه خودشو می ره و
من و تو هم اگه هوشیار باشیم
می تونیم خودمون تعیین کنیم که
چه نقشی توش داشته باشیم
وگرنه
برامون تعیین می کنن ...

...

سربلند بمونی و ایرونی


مسیح چهارشنبه 6 خرداد‌ماه سال 1388 ساعت 08:33 ب.ظ

بازم سلام

:)

مرسسسسسسسسسسسسسسی

:)

یه چیزی توی مایه های همون عادی بلاگسکای

البته اگه زحمت نمی شه

...

سربلند بمونی

ایمان پنج‌شنبه 7 خرداد‌ماه سال 1388 ساعت 01:13 ب.ظ http://neihamboon.blogsky.com

سلام پریدخت جان
خوبی؟
روز ۳خرداد داشتم تلویریون نگاه میکردم دیدم یکی یکی مردم میان و از خاطراتشون تعریف میکنن که وای خرمشهر چی بود و چی شد نمی دونم عراقیها چه کارا که نکردن و...
پری جان کاشکی اونهایی که کاری از دستشون بر میاد فقط وقتی ۳خرداد میشه یاد خرمشهر نکنن و خاطره تعریف کنن و نمیدونم با دوستاشون برای گرفتن عکس یادگاری برن شلمچه و خرمشهر و آبادان.
پری جان کاشکی اونهایی که می تونن کاری بکنن به فکر بازسازی این شهر باشن بازسازی شهری که کوچه پس کوچش بوی جوانمردی میده.
باید یادشون باشه خرمشهر فقط تو یه روز خلاصه نمی شه اونم ۳خرداد متاسفانه همیشه این شهر ۴خرداد فراموش میشه
بازم آفرین به تو دختر با وفا خوزستانی
دوست دارم مواظب خودت باش جویای احوالتم از دوستان هستم
بای ایمان

بانوی باران جمعه 8 خرداد‌ماه سال 1388 ساعت 10:01 ب.ظ http://ronak5s.persianblog.ir

پری عزیز سلام؛ من تا حالا خرمشهر نرفتم ٬ خوب شد عکسارو گذاشتی خیلی حرفها بهم گفتن مخصوصا عکس اول.....مرسی

آسمان یکشنبه 10 خرداد‌ماه سال 1388 ساعت 11:14 ق.ظ

سلام

تقدیم با عشق:

http://www.takshare.com/pictures/3ee5f4bcf024cfa5340e5c895b5afcd0.jpg

سارینا سه‌شنبه 12 خرداد‌ماه سال 1388 ساعت 03:03 ب.ظ

سلام بهترین بهانه ی آشناییه مگه نه؟
سلام
اولا که چه آهنگ قشنگی! کارمون در اومد که هر روز این صفحه رو باز کنیم ! اسم این قطعه چیه؟
و اینکه... نمی دونم بگم معلم یا دوست. عزیزی هست که اهل خرمشهره هر سال سوم خرداد اگه نمی رفتم پیشش حتما زنگ می زدم براش پارسال نشد اولین باری که بعدش نو دید گله کرد!امسال هم...

سارینا سه‌شنبه 12 خرداد‌ماه سال 1388 ساعت 03:04 ب.ظ http://sarinaa129

من شرمنده م! بی نام و نشون اومده بودم :))

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد