سلام ... حق من بود اول بشم ... من دم غروبی به وبلاگت سر زدم ولی کامل باز نشد ... اینم از شانس من ...اولی خوبه برای اولین بار که نفر سوم می شم :D ...فعلا یا علی ... پری خانوم مهربون به وبلاگ داداش یاسینت هم دوست داشتی سر بزن ... به روزم (با اینکه می دونم خودت امشب میای بازم می گم )
باسلام وتشکر بخاطر نوشتن شعر خیام وتوجه به نظرات دیگران و مهمتر از آن سلام شما چقدر زود به دست من رسید (ظرف چند دقیقه) و متاسف از اینکه نتوانستم وارد وبلاگ شما شوم در مورد اینکه شما تشخیص می دهید چی باید نوشته بشه شکی نیستولی ایا فکر نمی کنید مطالب اخیر شما قابل قیاس با نوشته های قبلی نیست ودر مورد یغمای خشتمال یا حیدر یغما شاید من همان قدر متعجب باشم که شما بدانید من شهریار قنبری را نمی شنلسم اما شاعر خشتمال شاعری که از کارگران پینه بدست سخن می گوید او یک کارگر ساده بود که شغل اصلی آن خشتمالی بود خود او میگوید می نویسم شعر با انگشت اندر خشت خام گر بهای خامه و دفتر نشد امکان من اودر اواخر عمر به کار های ساختمانی و زراعت می پرداخت ودر سال ۱۳۶۶ فوت کرد او با اینکه سواد بسیار کمی داشت شعر های بسیار جالبی گفته نه مثل من کوچه بازاری؟!! اولین دفتر او در سال۱۳۴۹ به عنوان اشک عاشورا چاپ شد گلچینی از غزلیات یغما در سال ۱۳۵۹ سیری در غزلیات یغما در سال ۱۳۶۵ واین غزل از شاعر خشتمال تقدیم به شما راز پر محنت دل به که بنمایم باز که لبم بسته زبیم و دهنم پر آواز یک سر خشک به تن دارم و یک دنیا شور یک دل خون شده ای دارم ویک عالم راز تیرم از شصت رها وهدفم نا پیدا پای بشکسته ام ومنزل مقصود دراز غرق امیدم و بر کس ننهم چشم امید پرم از حاجت و بر کس نکنم دست نیاز و... راستی این هم وبلاکی که من با عنوان دری به سوی نگاه ایجاد کرده ام تا نگیویید چقدر بی نام نشان خیلی خوشحال میشوم نظری بدهید واز دوستم نارنجی که با توجه به سلایق مختلفمان سالهاسن با هم رفیق هستیم ومنآدرس سایت او را در وبلاک شما دیدم من مثلا شعرم را باعنوان امان؟!! به او دادم دوستم در سایتش وارد کرد وجالبتر اینکه مطلب خدایم شما را نیز با نام شما در سایتش وارد کرده است حتما وارد نارنجی بشوید و در اخر شعری از یغمای خشتمال تقدیم به پریدخت در پست الکترونیک نوشته ام
پری دخت نازنین با درودفراوان........... درپیکرم کوهی را می کاوی به جستجوی خورشیدی که در بیشه اش مدفون است. درپیکرت زورقی می جویم که میان شب شناوراست..........(پاز) ................................................................ آه! ازاین دلتنگی های روزانه.. ونجواهای شبانه آیاآنروزخواهد رسیدکه بارببندد این سنگینی های ناباور از سبکی دل ما... بایدتلاش کنیم بی درنگ و وقفه.... ابرهیشه ابرنیست باران همیشه زیباست. تندرست و شادکام و جستجوگرباشی.
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
سلام
شبها مرغ پر بسته منم
دلشکسته منم
تا سحر بیدارم
سر به زانو دارم
برنخیزد از من های و هویی...
خوبی پریدخت جان؟ مخم خیلی درد میکنه وگرنه کامنت بهتری برات میذاشتم.
پیروز باشی.
سلام ... حق من بود اول بشم ... من دم غروبی به وبلاگت سر زدم ولی کامل باز نشد ... اینم از شانس من ...اولی خوبه برای اولین بار که نفر سوم می شم :D ...فعلا یا علی ... پری خانوم مهربون به وبلاگ داداش یاسینت هم دوست داشتی سر بزن ... به روزم (با اینکه می دونم خودت امشب میای بازم می گم )
سلام
ممنونم
...
سربلند باشی
سلام پری ناز من
شرمنده که تا حالا بهت سر بزنم بیکار نبو دم
من ببخش شما که از من خبری نگرفتی
خوش حال شدم
منم مثل مسیح خالی ....( ) حالا مستی چرا نازنین ؟؟
گل شکست
و
من شکستم
...
دست و پایم را بستم
و
در خانه نشستم
سلام ...خب آبجی جونم من که چیزی نگفتم ... زنده باشی .... یا علی ..
سلام همشهری...
به ما هم سر بزن...
بچه کجای اهوازی؟
با سلام
مثل همیشه دلچسب و زیبا.
شستشو میدهم دلتنگی نیمروزم را با زلال شبنم وجودم.
پاینده باشید عزیز مهربون
تو هم مثل من داری یواش یواش تنبل می شی ...دیگه خبری از آپ کردنای قشنگت نیست ....یاسین
اشک اگر کار نسازد به چه کار آید چشم/ گریه چون غنچه شود تازه به بار آید چشم....
سلام
خوبی پریدخت
چه خبرا؟
آپ کردی؟
بی خبر!
همیشه ی خدا دلتنگم...
My candle burns at both ends;
It will not last the night;
But ah, my foes, and oh, my friends –
It gives a lovely light!
Edna St. Vincent Millay, A Few Figs form Thistles, 1920.
باسلام وتشکر
بخاطر نوشتن شعر خیام وتوجه به نظرات دیگران
و مهمتر از آن سلام شما چقدر زود به دست من رسید (ظرف چند دقیقه) و متاسف از اینکه نتوانستم وارد وبلاگ شما شوم
در مورد اینکه شما تشخیص می دهید چی باید نوشته بشه شکی نیستولی ایا فکر نمی کنید مطالب اخیر شما قابل قیاس با نوشته های قبلی نیست ودر مورد یغمای خشتمال یا حیدر یغما شاید من همان قدر متعجب باشم که شما بدانید من شهریار قنبری را نمی شنلسم
اما شاعر خشتمال شاعری که از کارگران پینه بدست سخن می گوید او یک کارگر ساده بود که شغل اصلی آن خشتمالی بود خود او میگوید
می نویسم شعر با انگشت اندر خشت خام
گر بهای خامه و دفتر نشد امکان من
اودر اواخر عمر به کار های ساختمانی و زراعت می پرداخت ودر سال ۱۳۶۶ فوت کرد او با اینکه سواد بسیار کمی داشت
شعر های بسیار جالبی گفته نه مثل من کوچه بازاری؟!!
اولین دفتر او در سال۱۳۴۹ به عنوان اشک عاشورا چاپ شد
گلچینی از غزلیات یغما در سال
۱۳۵۹
سیری در غزلیات یغما در سال ۱۳۶۵
واین غزل از شاعر خشتمال
تقدیم به شما
راز پر محنت دل به که بنمایم باز
که لبم بسته زبیم و دهنم پر آواز
یک سر خشک به تن دارم و یک دنیا شور
یک دل خون شده ای دارم ویک عالم راز
تیرم از شصت رها وهدفم نا پیدا
پای بشکسته ام ومنزل مقصود دراز
غرق امیدم و بر کس ننهم چشم امید
پرم از حاجت و بر کس نکنم دست نیاز
و...
راستی این هم وبلاکی که من با عنوان دری به سوی نگاه ایجاد کرده ام تا نگیویید چقدر بی نام نشان
خیلی خوشحال میشوم نظری بدهید
واز دوستم نارنجی که با توجه به سلایق مختلفمان سالهاسن با هم رفیق هستیم ومنآدرس سایت او را در وبلاک شما دیدم
من مثلا شعرم را باعنوان امان؟!!
به او دادم دوستم در سایتش وارد کرد وجالبتر اینکه مطلب خدایم شما را نیز با نام شما در سایتش وارد کرده است
حتما وارد نارنجی بشوید
و در اخر شعری از یغمای خشتمال
تقدیم به پریدخت
در پست الکترونیک نوشته ام
سلام خوبی مرسی که امدی
اپدیت کردم
تا حالا وقت نداشتم
تا بعد
سلام
سلام آبجی خانوم
منتظریم
هر چند صبرمون زیاده
سربلند بمونین و ایرونی
سلام پری جونم
مشتاقانه منتظریم. زود برم که با این همه خورشید همین حالا ذوب نشدم.!! ;))
و نیم روز دیگر شستشو میدهم تنهائی و دلتنگی شبانگاهم را
« چه شود رو به سحر پنجره ای باز کنی
در دل شب سخن از روشنی آغاز کنی؟»
شاد شاد
پری دخت نازنین با درودفراوان...........
درپیکرم کوهی را می کاوی
به جستجوی خورشیدی که در بیشه اش مدفون است.
درپیکرت زورقی می جویم
که میان شب شناوراست..........(پاز)
................................................................
آه! ازاین دلتنگی های روزانه..
ونجواهای شبانه
آیاآنروزخواهد رسیدکه بارببندد این
سنگینی های ناباور از سبکی دل ما...
بایدتلاش کنیم بی درنگ و وقفه....
ابرهیشه ابرنیست
باران همیشه زیباست.
تندرست و شادکام و جستجوگرباشی.