سلام خوبی پریدخت جان؟ بوی بهار همره یادهای دوست زیباست ولی چه کنم که سر برگ و گل ندارم، زه چه رو روم به گلشن؟ که شنیدهام ز گلها همه بوی بیوفایی. راستی منم از بهار نوشتم. خوشحال میشم سر بزنی. پیروزباشی.
سلام .چطوری شما ؟؟ باز هم رفتی سراغ بهار !!! عحب شوژه ای شده این بهار !! ببینم می تونی کاری بکنی که از اومدنش پشیمون بشه !!! آخه چی بگم !!! فقط این رو میدونم که همه جا و همه وقت اونی که به آدم روحیه میده ٬ یاد اون هائی است که دوستشون داریم . راستی نمی دونم که تحصیلاتت چی بود !!! اما از قرار معلوم ادبیات می خونی ٬ آره !!
پریدخت گرانقدر بادرود فراوان...وقتی عشق باشد...بهار به این بزرگی را در یک بیت سروده به زیبائی می توان تعریف کرد یک عاشقانه زیبای بهاری...همیشه تندرست وبهارآفرین باشی.
سلام پریدخت خانوم ...چه عجب شد من بیام اینجا و تعداد کامنتات کمتر از ۱۰ باشه ...می گم وبلاگت هنوز که بوی بهار می ده نشد یه بار از فصل دوست داشتنی من زمستون حرف بزنی ....شوخی کردم به دل نگیر راستی چه کدی زدی که فقط یه بار می شه کامنت گذاشت واسه دفعه دوم باید خودمو شهید کنم تا کامنت بزارم ....ممنون از کامنتت ..یا علی ...
زیبایی از تارو پودت میریزه مهربانم خودت گلی اینجارو هم پرگل کردی اینم بخون لبت بخنده: hamishe bayad ax e doost pesaret ro tooye kif e poolet bezari. har vaght dochare moshgele bozorgi shodi , behesh negah kon . oon vaght ehsas mikoni ke hich kodoom az moshkelatet be andazeye in ye doone vahshatnak nistand !!!
خوابیدی بدون لالایی و قصه ....سلام... شعرت خیلی شبیه حاج ابی بود ...حاجیه پری خانوم خیلی قشنگ شعر گفتی ....D: دور از شوخی دوست دارم اشک بریزم اونقدر گریه کنم که اون کسی که می خوام منو بفهمه ...بفهمه واسه چی دارم گریه می کنم ....با اینکه می دونم یه روزی اونم منو فراموش می کنه ..فقط دوست دارم گریه کنم واسه اون واسه دل تنها و سوخته خودم ....خوابیدی بدون لالایی و قصه بگیر آسوده بخواب بی درد و غصه ....یا علی ..یاسین
یاسر
چهارشنبه 31 فروردینماه سال 1384 ساعت 04:15 ب.ظ
من راز فصلها را می دانم، و حرف لحظه ها را می فهمم. باغ بهشت و سایه طوبی و قصر حور، با خاک کوی دوست برابر نمی کنم. همیشه منو شرمنده می کنی پریدخت مهربونم، همیشه شاد باشی.
عزیز دل برادر ؛ بازم دیر رسیدم اما بازم خدا رو شکر می کنم که رسیدم خودت بهتر می دونی که این روزا خیلی مشکلات دارم از خرابی کامپیوتر گرفته تا ...
اما گذشته از مشکلات ؛ الان دو سه روزه که نگرانی هم دارم خوب ؛ وقتی اوضاع عادی نباشه و آدما با هم کنار نیان و ... مسیح عادی نگران می شه ...
مراقب خودت باش و زیاد تو کوچه ها با بوی بهار سرگرم نشو درسته که تو طبیعت فصل بهار رسیده ولی تو دل بعضی از آدما آنچنان زمستون سختی حکمفرماست که حتی شعله های سرکش خشم و نفرتی که برخاسته از گرمای تموز جهل حاکم بر اندیشه ی اوناسم نمی تونه تلنگری به قندیلای یخزده ی دلشون بزنه
امیدوارم همیشه بهاری باشی و همواره یا د و خاطره ای داشته باشی که بتونه لحظاتتو بهاری کنه
سلام ...امیدوارم به مرتبه حاجیه خانومی هم نائل شوی ..دیگه کمتر می تونم به نت سر بزنم (به دلیل ندادن پول تلفن) کمال همنیشنی در من هم اثر کرد ...شاید به روز کردم
ی سلام همراه با شرمندگی به پری خشمگین . راستش کامنت آخریت خیلی ترسناک شده . آخه من شوخی کردم ٬ منو ببخش !! تو رو خدا ٬ منو ببخش . اگه بخشیدی ٬ ی سری بزن چون آپدیت شد .
دوست عزیز سلام...مطالب خیلی جالب بود..وب با حالی داری..به منم سر بزن و اگه موافقی با هم تبادل لینک داشته باشیم...خلا صه منتظرت هستم
سلام
خوبی پریدخت جان؟ بوی بهار همره یادهای دوست زیباست ولی چه کنم که سر برگ و گل ندارم، زه چه رو روم به گلشن؟ که شنیدهام ز گلها همه بوی بیوفایی. راستی منم از بهار نوشتم. خوشحال میشم سر بزنی.
پیروزباشی.
سلام .چطوری شما ؟؟
باز هم رفتی سراغ بهار !!! عحب شوژه ای شده این بهار !! ببینم می تونی کاری بکنی که از اومدنش پشیمون بشه !!!
آخه چی بگم !!! فقط این رو میدونم که همه جا و همه وقت اونی که به آدم روحیه میده ٬ یاد اون هائی است که دوستشون داریم .
راستی نمی دونم که تحصیلاتت چی بود !!! اما از قرار معلوم ادبیات می خونی ٬ آره !!
پریدخت گرانقدر بادرود فراوان...وقتی عشق باشد...بهار به این بزرگی را در یک بیت سروده به زیبائی می توان تعریف کرد
یک عاشقانه زیبای بهاری...همیشه تندرست وبهارآفرین باشی.
سلام
بهار پیام آور شادمانی هاست.به ما سرنمیزنی ...چرا؟...بای
سلام پریدخت
خوبی؟
آپدیت کردی؟؟؟؟؟؟
ممنونم که همیشه بیاد من هستی
راستی من اصلآ غصه نمی خورم
این مطلب وبلاگمو زیاد جدی نگیر (مسافر)
سلام پریدخت خانوم ...چه عجب شد من بیام اینجا و تعداد کامنتات کمتر از ۱۰ باشه ...می گم وبلاگت هنوز که بوی بهار می ده نشد یه بار از فصل دوست داشتنی من زمستون حرف بزنی ....شوخی کردم به دل نگیر راستی چه کدی زدی که فقط یه بار می شه کامنت گذاشت واسه دفعه دوم باید خودمو شهید کنم تا کامنت بزارم ....ممنون از کامنتت ..یا علی ...
وبلاگ جالبی داری موفق باشی میبینم که خیلی قدیمی هستی بابا دست مارو هم بگیر پیش ما هم بیا
زاستی با تبادل لینک موافقی عزیز
سلام به پریدخت خانم عزیز ........خوبی؟ دماغت چاغه؟
فصل بهار خوش میگذره نه؟
ایشالا زندگیت همیشه بهاری باشه:)
بابای:)
سلام
مرسی که بهمن سر زدی خوشحال شدم
موفق باشی
سلام عزیز امیدوارم که حالت خوب باشه بلاگ خوبی داری واقعا آدمو به حال و هوای دیگه می بره اگه دوست داشتی به من هم سری بزن خوشحال می شم
سلام به بانوی بهار!
همیشه بهاری بمونی....
مثل همیشه قشنگ و سرشار از معنی وجود.
زیبایی از تارو پودت میریزه مهربانم
خودت گلی اینجارو هم پرگل کردی
اینم بخون لبت بخنده:
hamishe bayad ax e doost pesaret ro tooye kif e poolet bezari. har vaght dochare moshgele bozorgi shodi , behesh negah kon . oon vaght ehsas mikoni ke hich kodoom az moshkelatet be andazeye in ye doone vahshatnak nistand !!!
خوابیدی بدون لالایی و قصه ....سلام... شعرت خیلی شبیه حاج ابی بود ...حاجیه پری خانوم خیلی قشنگ شعر گفتی ....D: دور از شوخی دوست دارم اشک بریزم اونقدر گریه کنم که اون کسی که می خوام منو بفهمه ...بفهمه واسه چی دارم گریه می کنم ....با اینکه می دونم یه روزی اونم منو فراموش می کنه ..فقط دوست دارم گریه کنم واسه اون واسه دل تنها و سوخته خودم ....خوابیدی بدون لالایی و قصه بگیر آسوده بخواب بی درد و غصه ....یا علی ..یاسین
هنوزم همون پریای زیبای رویایی هستی برام...
من راز فصلها را می دانم، و حرف لحظه ها را می فهمم.
باغ بهشت و سایه طوبی و قصر حور، با خاک کوی دوست برابر نمی کنم.
همیشه منو شرمنده می کنی پریدخت مهربونم، همیشه شاد باشی.
سلام
خسته نباشی
بابا ای ول خیلی باحالی
معذرت میخوام که دیر آپ دیت می کنم.
شعرت قشنگ بود
فعلا خدانگهدار
سلام پریدخت جون
خوبی؟
چی شد قرار بود بیای؟؟؟؟؟؟؟؟
سلام پریدخت عزیز
عزیز دل برادر ؛
بازم دیر رسیدم
اما بازم خدا رو شکر می کنم که رسیدم
خودت بهتر می دونی که این روزا خیلی مشکلات دارم
از خرابی کامپیوتر گرفته تا ...
اما گذشته از مشکلات ؛ الان دو سه روزه که نگرانی هم دارم
خوب ؛ وقتی اوضاع عادی نباشه و آدما با هم کنار نیان و ... مسیح عادی نگران می شه ...
مراقب خودت باش و زیاد تو کوچه ها با بوی بهار سرگرم نشو
درسته که تو طبیعت فصل بهار رسیده ولی تو دل بعضی از آدما آنچنان زمستون سختی حکمفرماست که حتی شعله های سرکش خشم و نفرتی که برخاسته از گرمای تموز جهل حاکم بر اندیشه ی اوناسم نمی تونه تلنگری به قندیلای یخزده ی دلشون بزنه
امیدوارم همیشه بهاری باشی و همواره یا
د و خاطره ای داشته باشی که بتونه لحظاتتو بهاری کنه
سلامت و سربلند بمونی و ایرونی
چیه گیر دادی به بهار !؟
سلام ...امیدوارم به مرتبه حاجیه خانومی هم نائل شوی ..دیگه کمتر می تونم به نت سر بزنم (به دلیل ندادن پول تلفن) کمال همنیشنی در من هم اثر کرد ...شاید به روز کردم
ی سلام همراه با شرمندگی به پری خشمگین . راستش کامنت آخریت خیلی ترسناک شده . آخه من شوخی کردم ٬ منو ببخش !! تو رو خدا ٬ منو ببخش .
اگه بخشیدی ٬ ی سری بزن چون آپدیت شد .
سلام پری جان
جام دریا از شراب بوسه خورشید لبریز است
جنگل شب تا سحر تن شسته در باران
خیال انگیز
ما به قدر جام چشمان خود از افسون این خمخانه سرمستیم...
بوی بهار...همان بوی یار است.
همیشه بهاری باشی و سبز