واقعا نمی دونم چی بگم و چه طور ازت تشکر کنم به خاطر درسای بزرگی که تو کامنتت بود.
ممکنه که عنوان متولی دین رو بتونیم به استادایی که تو دانشگاهها هم تدریس می کنن اطلاق کنیم
ولی منظور من اون متخصصایی هستن که خودشونو کارشناس دین می دونن و حتی دخالت استادای دانشگاه رو هم در مسائل دینی بر نمی تابن
با اون خاطره ای که از استادت گفتی یاد دوران تحصیل خودم افتادم که تو درس معارف ممنوع السوال شده بودم !!!
در هر حال با جان کلامت کاملا هم عقیدم و تا حالا سعی کردم اینو همه جا با زبون بی زبونی فریاد کنم که از ماست که برماست ...
ضمن این که رویه ی موجود یه شبه ایجاد نشده که توقع داشته باشیم یه شبه هم اصلاح بشه
اگه هرکدوم از ما برادران و خواهران و فرزندان و کلا کلا کوچولوهای خانوادمونو جدی بگیریم و روحیه ی تحقیق و پرسشگری رو بیش از این در اونا نکشیم که هیچ بلکه تقویتم بکنیم ممکنه که بتونیم امیدوار باشیم در آینده این مشکلات کمتر بشن ...
سلام
واقعا
اما واقعا؟!
شاید
ولی پرنده های دیگه چی ؟
...
فکر کنم اول بشم !!!
...
سربلند بمونی و ایرونی
سلام!
رویایت در جاده های بارانی قشنگ بود. من عاشق ابری هستم که میبارد
سلام!
..... و چه صادقانه
آن پرنده فال را به رخ می کشد
و چه بیرحمانه عابرین
ترحم بر بیرحمی فال فروش می کنند
موفق باشی
صدر
مثل اینکه دیر به دیر می نویسی اما خیلی زیبا امایدورام همیشه موفق باشی
سلام
از معبر قفس!
خیلی تشبیه جالبی بود.
نمی دونم توی غم چه عنصری هست که اشعار رو اینقدر زیبا و دلنشین می کنه.
راستی گفته بودین اگر سال دیگه که ماه رمضون اومد ما نبودیم اونوقت چی؟
فکر نکنم بعد از رفتنمون غصه های این دنیا برامون اهمیت داشته باشه شما جی؟
سلام
ممنون از نظرت
خوب کردی که سوالتو ننوشتی
چون این مسیح حقیر عادی تو سوالای خودش مونده
چه برسه که بخواد سوالای دیگرونم بهش اضافه بشه !!!
اما یه نکته ای این وسط هست
من فکر می کنم و حس می کنم که تو این فضای مجازی سوال من و تو و غیره سوالایی شخصی نیستن بلکه سوال هممونن ...
...
بازم ممنون
سربلند بمونی و ایرونی
سلام
واقعا نمی دونم چی بگم و چه طور ازت تشکر کنم به خاطر درسای بزرگی که تو کامنتت بود.
ممکنه که عنوان متولی دین رو بتونیم به استادایی که تو دانشگاهها هم تدریس می کنن اطلاق کنیم
ولی منظور من اون متخصصایی هستن که خودشونو کارشناس دین می دونن و حتی دخالت استادای دانشگاه رو هم در مسائل دینی بر نمی تابن
با اون خاطره ای که از استادت گفتی یاد دوران تحصیل خودم افتادم که تو درس معارف ممنوع السوال شده بودم !!!
در هر حال با جان کلامت کاملا هم عقیدم و تا حالا سعی کردم اینو همه جا با زبون بی زبونی فریاد کنم که از ماست که برماست ...
ضمن این که رویه ی موجود یه شبه ایجاد نشده که توقع داشته باشیم یه شبه هم اصلاح بشه
اگه هرکدوم از ما برادران و خواهران و فرزندان و کلا کلا کوچولوهای خانوادمونو جدی بگیریم و روحیه ی تحقیق و پرسشگری رو بیش از این در اونا نکشیم که هیچ بلکه تقویتم بکنیم ممکنه که بتونیم امیدوار باشیم در آینده این مشکلات کمتر بشن ...
...
سربلند بمونی و ایرونی
حجاب است
که سایه میاندازد...
وبلاگت باحاله
با تبادل لینک چه طوری