وقتی غزلمساحت گریه را مشق میکندمن تبعیدی ترانهها میشومدفترم کجاست؟ای گردباد وزیده از سمت کاسه چشم اخترانمیخواهم آواز فرشتگان را به سرود بنویسمتا مگر بارانی باشم بر منظره مقابر گوش کندارد باران میباردبارانبه خاطر گریههای ما میبارد!...
خدایا، حب و دوستی خود را بواسطه احسان بی پایانت بر ما ارزانی داشتی؛ چه زشت و ناپسند است سرپیچی از محبوبی که لطف خود را گسترانیده است؛ پروردگارا بر این التفات و عنایت بیفزای و ما را از سوزندگی خشم و زبونی آخرت مصون دار؛ آتش شهوت و شهرت را در وجودمان بخشکان و گلستان انس و احسانت را در وجودمان شکوفا کن.
شنیده بودم که پشت این پنجره ها داره بارون می باره... ولی نشنیده بودم: باران به خاطر گریه های ما می بارد ... راست گفته شاعر... آه که چقدر این باران عزیز است
...اینجا دلی گرفته است. اینجا در این گوشه، کسی به هوای روا شدن حاجتی بر کنگره های آهنین دلش دخیل بسته است. اینجا پرنده ای خواب خوش پرواز می بیند!!... پری عزیزم، سلام! حالت چطوره ، خوبی؟! حجم درسهام بیشتر از اونه که تمرکز نوشتن بهم بده. همیشه می یام و نوشته های قشنگتو می خونم. و گهگاه البته برایت خواهم نوشت. بیا، بخون، و برام بنویس! اینجا تنها سهم دنیای روزمره ی ماست، که می شه از تکرارها و روزمرگیها ، مجزاش کرد و ...! برام بنویس! خوشحالم می کنی!
سلام. وبلاگ خیلی قشنگی داری.امیدوارم همیشه موفق و شاد باشی. خوشحال میشم اگه بهم سر بزنی.....**یاحق**
این شعر کار شما است؟ واقعا زیبا بود .
پس بگذار تا ببارد
سلام
آسمان شو
ابر شو
باران ببار
شاد باشید
خدایا،
حب و دوستی
خود را بواسطه احسان
بی پایانت بر ما ارزانی داشتی؛
چه زشت و ناپسند است سرپیچی
از محبوبی که لطف خود را گسترانیده است؛
پروردگارا بر این التفات و عنایت بیفزای
و ما را از سوزندگی خشم و زبونی
آخرت مصون دار؛
آتش شهوت و شهرت
را در وجودمان بخشکان و
گلستان انس و احسانت را
در وجودمان شکوفا کن.
سلام
ای تبعیدی ...
تو ابر باران زای امیدی ...
بارون بارون رحمته .
و تو شاعر بارون .
سربلند بمونی دوست من .
.........................؟
شنیده بودم که پشت این پنجره ها داره بارون می باره...
ولی نشنیده بودم:
باران به خاطر گریه های ما می بارد ...
راست گفته شاعر...
آه که چقدر این باران عزیز است
همه اویخته ایم
چه من
چه...
وای باران
باران
شیشه پنجره را باران شست.
از دل من اما
ـ چه کسی نقش تو را خواهد شست؟
خیلی دوست دارم
سلام !
شنیدم که در نظر اهل فن باران ٬ شوینده است و تطهیر کننده !
مطهر است و روشن!
موفق باشی
صدر
سلام
پشت این پنجره ها داره بارون می باره ... داره بارون می باره ... همیشه سبزو مهربونی .. پریای رویاهایم ...
سلام
... تقصیر این قصه ها بود ... اونا اگه شب نبودن ...
مثل همیشه با اومدنت روحی تازه به وبلاگ عادی من بخشیدی .
ده ها بار پیامتو خوندم و خواهم خوند ...
هر چند که چیزی دستگیرم نشه !!! ...
سربلند بمونی دوست خوب من .
چشم از آسمان بردار وحی از خاک می رسد!
.:: بارانزده ::.
. بزن باران جهان را دام کردند ...
... زندگی را فرصت نوش جام کردند .
.. خلایق بازیچه گان کسب و پیشه ...
... با شکار آزادگان ، صبح را شام کردند ..
درود بر شما!
زیبا بود!
... و از آسمان آبی فرستادیم و از زمین خشک دانهها رویاندیم تا خوراک شما باشد و در زیر سایههای درختان آن آرام گیرید٬ چه اندک میاندیشید...
خدای را سپاس که از بنده ناسپاسش رحمتش را دریغ نمیکند...
شاد باشید و پایدار... بدرود!
گریه ؛ عجب نعمتیست !
سلام
از اینکه دوباره به من سر زدید و نظر شما را دیدم خیلی خوشحال شدم. متن زیبایی نوشته ای. راستی نوشته های وبلاگ همه از خودتان است؟
واقعا زیبا بود - واقعا ...
...اینجا دلی گرفته است. اینجا در این گوشه، کسی به هوای روا شدن حاجتی بر کنگره های آهنین دلش دخیل بسته است. اینجا پرنده ای خواب خوش پرواز می بیند!!...
پری عزیزم، سلام! حالت چطوره ، خوبی؟! حجم درسهام بیشتر از اونه که تمرکز نوشتن بهم بده. همیشه می یام و نوشته های قشنگتو می خونم. و گهگاه البته برایت خواهم نوشت. بیا، بخون، و برام بنویس! اینجا تنها سهم دنیای روزمره ی ماست، که می شه از تکرارها و روزمرگیها ، مجزاش کرد و ...! برام بنویس! خوشحالم می کنی!
سلام خانومی
جواب میلت بهت رسید؟
شاد باشی