واگویه ها

در دیده‌ی من اندرا * وز چشم من بنگر مرا * زیرا برون از دیده‌ها * منزلگهی بگزیده‌ام

واگویه ها

در دیده‌ی من اندرا * وز چشم من بنگر مرا * زیرا برون از دیده‌ها * منزلگهی بگزیده‌ام

زندگی ! ...


وقتی‌که خوشبختی را می‌پذیری
رنــج را نـیز پـــــذیرا  می‌شوی
هـشـیاری را کـه بـر می‌گزینی
گاه گیج و مغشوش می‌شوی
بـر دیگران کـه غالب می‌شوی
مـغـلـوب آنـــان نـیز می‌شوی
هر قدمی که به جلو برمی‌داری
قدمی دیگر را پشتِ سر می‌گذاری
تو!تو که طلوع خورشید را می‌پذیری
چگونه از غروب آن گریزی خواهی داشت؟

عشق را که می‌پذیری...
نظرات 1 + ارسال نظر
Hossein سه‌شنبه 18 شهریور‌ماه سال 1382 ساعت 10:26 ب.ظ http://lucentears.blogsky.com

سلام تبریک میگم . کامنت های اینجا هم درست شد :)

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد