واگویه ها

در دیده‌ی من اندرا * وز چشم من بنگر مرا * زیرا برون از دیده‌ها * منزلگهی بگزیده‌ام

واگویه ها

در دیده‌ی من اندرا * وز چشم من بنگر مرا * زیرا برون از دیده‌ها * منزلگهی بگزیده‌ام

گلایه ! ...


  بـرای گفتن من٬ شـعـر هـم به گل مانده
  نمانده عمری و صدها سخن به دل مانده
  صـدا که مـرهم فریاد بـود زخم مـرا
  به پیش زخم عظیم دلم خجل مانده
" از دست عزیزان چه بگویم٬ گله‌ای نیست
                                       گر هم گله‌ای هست دگر حوصله‌ای نیست "

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد