بزرگ بود
و از اهالی امروز بود
و با تمام افقهای باز نسبت داشت
و لحن آب و زمین را چه خوب میفهمید.
دستهاش
هوای صاف سخاوت را
ورق زد
و مهربانی را
به سمت ما کوچاند.
همیشه رشتهی صحبت را
به چفت آب گره میزد.
برای ما یک شب
سجود سبز محبت را
چنان صریح ادا کرد
که ما به عاطفه سطح خاک دست کشیدیم
و مثل لهجه یک سطل آب تازه شدیم .
و او به شیوه باران پر از طراوت تکرار بود...
بابا خیلی عجله داری یه روز جلوتری
امروز ۵ شنبه هستش
سلام
من تازه امروز وبلاگتو دیدم که یه روز هم جلو هست!!(آخه الان تازه ۳۱ دقیقه است که جمعه شده)
اول از همه بعد از یه هفته تازه آغاز بکر وبلاگتو تبریک می گم
شعرهات هم بسیار زیبا هستند مخصوصا شعر شازده خانوم که آدم و به قدیمی و اون صدای دلنشین ستار می بره
زندگیت چون شعر زیبا و لطیف باد
بای
سلام پریدخت عزیز
لینکیدمت!
راستی این شعر به فروغ تقدیم شده می دانستی؟
یادمه این شعرو من کلاس پنجم حفظی سر صف خونده بودم!
به کلبه ما هم سری بزن!!
فقط تا ساعت ۱۲ شب جمعه وقت دارید
خوب ، باز هم باید بگم تشکر ...
خوب بلدی نصفه شب اشک آدمو در بیاری
یادش بخیر چه روزایی بود
و او به شیوه باران پر از طراوت بود....................
سلام !
پریدخت !
آمدم که بگویم !
سلام ! ای دوست !
امیدوارم روز خوب و سرشار از موفقیتی داشته باشی!
موفق باشی
صدر
سلام خیلی ناز مینویسی میشه سایت منم ببینی؟ مرسی.
سلام ای دوست . من دومین باری است که می آیم اینجا . دفعه اول یادم نیست که پیام گذاشتم یا نه ولی مطالب الان برایم آشنا آمد . خواستی به وب ما هم سری بزن . موفق باشی / تبادل لینک هم همه جوره هستم البته اگر ما را قابل بدانی
سلام !
به رسم دوستی و ادب مطمئن باش که هر کاری از دستم بر می بیاد که صبح اول صبح بچه های بلوگ اسکای شارژ بشن خواهم کرد.( ولی نظر لطفته ! ممنون .پاسخ های شما هم من رو شارژ می کنه!)
در باره اون نوشتمم هم باید بگم وقتی یه چرخی زدم و اینقدر بی ثباتی رو تو بعضی بچه های بلوگ اسکای دیدم ! اعصابم خورد شد!
ولی راست میگی .بعضی وقت ها آدم نباید اعصابش رو به خاطر بعضی چیز های اینجوری خورد کنه!
از پاسخی که دادی سپاسگذارم!
موفق باشی
صدر
بارانی بود...
پر مهربانی...
بزرگ
...
طراوت تکرار:زیباست. نه؟
اهان
خیلی زیبا بود