واگویه ها

در دیده‌ی من اندرا * وز چشم من بنگر مرا * زیرا برون از دیده‌ها * منزلگهی بگزیده‌ام

واگویه ها

در دیده‌ی من اندرا * وز چشم من بنگر مرا * زیرا برون از دیده‌ها * منزلگهی بگزیده‌ام

چه می کنید؟!

گیرم که در باورتان به خاک نشسته‌ام
و ساقه‌های جوانم از ضربه‌های تبرهاتان زخمدار است
با ریشه چه می‌کنید؟
گیرم که بر سر این بام بنشسته در کمین پرنده‌ای
پرواز را علامت ممنوع می‌زنید
با جوجه‌های نشسته در آشیانه چه می‌کنید؟
گیرم که می‌زنید
گیرم که می‌کشید
گیرم که می‌برید
با رویش ناگزیر جوانه چه می‌‌‌‌‌کنید ؟؟؟!!!!!!!!!!!!
نظرات 3 + ارسال نظر
[ بدون نام ] جمعه 16 خرداد‌ماه سال 1382 ساعت 02:26 ق.ظ http://dermshiraz.blogsky.com

صدر جمعه 16 خرداد‌ماه سال 1382 ساعت 09:12 ق.ظ http://khodkar.blogsky.com

سلام !
از اينکه لينکم کردی مرسی.
لينکت را گذاشتم .
موفق باشی
صدر

صدر جمعه 16 خرداد‌ماه سال 1382 ساعت 11:58 ق.ظ http://khodkar.blogsky.com

سلام !
تعبیر قشنگی برای نشون دادن چگونگی استقامت بود.
یه بیت شعر هست که خیلی بهش علاقه دارم .الان جوابی بهتر و زیباتر پیدا نکردم که در مقابل لطفت در نظر دادنت بگذارم . پس همین را زمزمه میکنم...

ما زنده به آنیم که آرام نگیریم
موجیم که آسودگی ماعدم ماست

موفق باشی
صدر

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد