ببار ای ابرکم بر من ببار و تازه تر شو
ببار و قطره قطره ، نم نمک آزاده تر شو
تو این باغ پر از برگ و پر از خواب ستاره
اگه پرمیوه ای، پر سایه ای افتاده تر شو
...
خسته ام از این کویر ٬ این کویر کور و پیر
این هبوط بی دلیل ٬ این سقوط ناگزیر
آسمان بی هدف ٬ بادهای بی طرف
ابرهای سربراه ٬ بیدهای سربزیر
ای نظاره شگفت ٬ ای نگاه ناگهان
ای هماره در نظر ٬ ای هنوز بی نظیر
آیه آیه ات صریح ٬ سوره سوره ات فصیح
مثل خطی از هبوط ٬ مثل سطری از کویر
مثل شعر ناگهان ٬ مثل گریه بی امان
مثل لحظه های وحی اجتناب ناپذیر
ای مسافر غریب در دیار خویشتن
با تو آشنا شدم با تو در همین مسیر
از کویر سوت و کور تا مرا صدا زدی
دیدمت ولی چه دور دیدمت ولی چه دیر
...