میدانم در برابر بزرگی روح تو چیزی در خور ندارم، میدانم این واژههای آشفته حرفی برای گفتن ندارند٬ اکنون ترا ای بزرگ٬ ای بی همتا، با تمام عظمتت در قلب کوچک خود مییابم. باشد که به جبران نیکیهایت و به پاس خوبیهایت همیشه تورا عزیز بدارم، مهربانم، پدرم .
" تو ، با نوشخند مهر،
با واژه محبت،
فرسوده جان محتضرم را ز بندِ درد
آزاد میکنی.
و با نوازشت،
این خشکزار خاطرم را،
آباد میکنی "
برای قفس سازان
خدایا هزار قفس عطا کن
تا به فهم تنهایی سیاه برسند
دریابند تحمل تنهایی را
اندوه را
انزوای تلخ را...
و آن آدمیانی که پرنده را در قفس حبس میکنند
آنان را به شکل پرندهیی زیبا بدل کن
پرنده ئی در هزار توی هزار قفس
تا به جان دریابند
آزادی را
زندگی را...