ساز تو دهد روح مرا قوت پرواز
از حنجرهات
پنجرهای سوی خدا باز
احساس من و ساز تو
جانهای همآهنگ
حال من و آوای تو
یاران هم آواز
گلبانگ تو روشنگر جان است بیفروز
قول و غزلت پرچم شادی است
برافراز...
سلام
اینجا همیشه گلباتگی برای دوسنگری جان هست...
کاش میشد بر دلهایمان هم اینگونه پرچمی بر افراشت
در این روزهای آشفته ی سرد...
گلبانگی*
.روشنگری*
اول
دوم
و سوم خودم شدم...
=D>
آفرییییییین
سکومونو که گرفتن ازمون اقلا در مقام چهارمی یه نطقی برانیم!!!
یکی از دوستای خواهری یه شعری گفته بود من خیلی دوسش دارم این مصرع دوم تو منو یاد یه بیت اون انداخت :
" سمت خداست عقربه ی چشم های تو... دیگر چه جای قبله نما تا تو با منی"
جالب نیست؟
پری بانوی عزیز من ... خیلی معرکه ای!
(:
عالی ِ ساری
تو بیشتر D:
احساس من و ساز تو ...
بند بعدی نمیخواند ... احساس و ساز، جان نیستند.
نمیدانم چرا من با شعر نمیتوانم کنار بیایم و بفهمماش!
آیکون از خجالت آب شدم!
شاید به ظاهر نباشند
اما در معنی جان که هیچ٬ جانان هم هستند!...
اعجاز شعر به همین است دیگر سوسن جان
اگر کنار بیایی بعید میدانم نفهمیاش
آنهم تو!
با آن نثر روان و زیبایت
خجالت! چرا؟
سلام
و خدا می خواست که آدمی در آدمیتش او را بپرستد
وخدا می خواست که آدمی او را فقط به خاطر خودش بپرستد
اما
آدم خدا را از ترس و به بهانه بهشت پرستید
...........
سلام عرض شد.
با گل و شیرینی خدمت رسیدیم بگیم تشریف بیارید ما دیگه دست بزن نداریم پاچه هم نمیگیریم سیبیلامونم محض خاطر شما میزنیم!!!
مرام و مردونگی رو داری؟ کجا همچین مرد سر به زیری پیدا میشه آخه؟ برگرد بیا شوم منتظرم! :* (این مثلا بوس بود! چه معنی داره کامنتدونیت شکلک نداره آخه؟)
سلام
(((((:
خوشم میاد هر دو سربه زیریم
تفاهم یعنی همییییییین
ببین اینجوری چه دوست داشتنی شدی! همیشه همینجور باش خب؟
همممم :-؟
فایل "واز" دلیتد شده بود!!!!!
من نتونستم سرخوش بشم :((