واگویه ها

در دیده‌ی من اندرا * وز چشم من بنگر مرا * زیرا برون از دیده‌ها * منزلگهی بگزیده‌ام

واگویه ها

در دیده‌ی من اندرا * وز چشم من بنگر مرا * زیرا برون از دیده‌ها * منزلگهی بگزیده‌ام

فاطمه ٬ فاطمه است ! ...

...
خواستم بگویم فاطمه دختر خدیجه بزرگ است ٬  دیدم که فاطمه نیست.

خواستم بگویم که فاطمه دختر مصطفی (ص) است ٬ دیدم که فاطمه نیست.

خواستم بگویم که فاطمه مادر حسنین است ٬ دیدم که فاطمه نیست.

خواستم بگویم که فاطمه مادر زینب است ٬ باز دیدم که فاطمه نیست.
نه این همه هست و این همه فاطمه نیست.
فاطمه ٬ فاطمه است ...

جوانمرد بودن در عین مرد نبودن ... شهرت در اوج پیدا نبودن ...

شکفتن هنگام پژمردن ... برخواستن در لحظه ی افتادن ... اینها همه یعنی چیزی نوشتن ...

فاطمه یعنی سبز ماندن پس از سرخ رفتن ... بین در و دیوار آرام خفتن ...

سیلی خوردن و باز یا علی گفتن ... در یک کلام یعنی مرگ را عمری به بازی گرفتن ... ! ... 
                        
                                                                                                                               " دکتر علی شریعتی "
 

نظرات 20 + ارسال نظر
مسیح یکشنبه 19 تیر‌ماه سال 1384 ساعت 01:47 ب.ظ

[ بدون نام ] دوشنبه 20 تیر‌ماه سال 1384 ساعت 12:33 ب.ظ

سلام ... آپ قشنگی بود ... من این چندروز نبودم که سربزنم ... شرمنده دوست داشتی سر بزن ... یا علی ..یاسین

نخل تنهای جنوب دوشنبه 20 تیر‌ماه سال 1384 ساعت 06:53 ب.ظ http://neihamboon.blogsky.com

سلام
خوبی؟
چه خبرا؟؟؟؟؟
نیستی؟

شباهنگ* سه‌شنبه 21 تیر‌ماه سال 1384 ساعت 12:37 ق.ظ http://hamnafas.blogsky.com

با سلام
مثل همیشه زیبا و دلنشین پری جونم.
و اینبار آسمونی تراز همیشه. چه زیبا نگاشت مرد عرصه عشق و خرد.
ممنون از حسن انتخابت.
پاینده باشی مهربون

شاجین سه‌شنبه 21 تیر‌ماه سال 1384 ساعت 12:46 ق.ظ http://shajin.blogsky.com

سلام برتو همسفر ناز وبلاکم
آنهائی که نامشان همواره به نیکی یاد شده و آنهائی که
همیشه شرمساران تاریخ اند.
یک پیشنهاد کوچک . یجای واژه مرد یا جوانمرد بتهر نیست واژه انسان یا انسان بودن بکار ببریم.البته در حدی که به مطلب مان صدمه نزند.گرچه موضوع نوشته شده خود گویای اندیشه نویسنده است.

سهیک*** سه‌شنبه 21 تیر‌ماه سال 1384 ساعت 09:53 ق.ظ http://www.tabar.blogsky.com

پری دخت نازنین بادرودفراوان.
چه هولناک است
اگردرباره ی این زندگی که خودرامدام تازه میکند
ودردستان ما میگذارد
به اندیشه ژرف وبی انتها فرونرویم..
....................................................
فرزانگی آنست که درزمان ناب اکنون حضوری کامل و تمام داشته باشیم.................!
من این حقیقت را ازکودکان آموختم......کریستیان بوبن
تندرستی..شادکامی وجستجوگری ات را آرزومندم.

سوگند سه‌شنبه 21 تیر‌ماه سال 1384 ساعت 10:56 ق.ظ

سلام
پریدخت جونم
رفتار و منش بزرگ بانوی جهان اسلام همیشه سر لوحه و چراغ راه ما بوده و هست و چه سعادتی بیش از این که همیشه نیات و اهداف شما را همسو با آن عزیز یافتم.و امیدوارم که خداوند توانی دهد تا بتوانیم قدم در راهت بگذارم.
سربلند و پیروز باشی.

پاییز سه‌شنبه 21 تیر‌ماه سال 1384 ساعت 07:07 ب.ظ http://autumn.blogfa.com

بنده گان شایسته خدا کم نیستند...همه آفریده یک خداییم... کمی نیز خود را دریابیم...

ایمان تنها چهارشنبه 22 تیر‌ماه سال 1384 ساعت 02:16 ق.ظ http://freeiman.blogfa.com

سلام
مرسی
مطالب هرچه کوتاه باشند ولی اموزنده هستن
امیدوارم که خوشت اومده باشه
حالا هرچه که کم بود
با تشکر

دری به سوی نگاه چهارشنبه 22 تیر‌ماه سال 1384 ساعت 09:23 ق.ظ http://daribesoooynegah.blogfa.com/

سلام دوست بسیار عزیزم
که باور می کند لینک من و تو را
یک شعر تو ایمیل شما نوشته ام

دری به سوی نگاه چهارشنبه 22 تیر‌ماه سال 1384 ساعت 10:50 ق.ظ

امروز چقدر خوشحالم
روز مرخصی و دیدارها
آن هم از نوع مجازی

هیچکس پنج‌شنبه 23 تیر‌ماه سال 1384 ساعت 01:58 ق.ظ http://hichkas-ptl.blogsky.com

سلام
خوبی پری جان؟
آره، فاطمه فاطمه است...
هیچی،‌هیچی به ذهنم نمی‌رسه. دکتر شریعتی همه چیز رو گفت:
فاطمه، فاطمه است.
پیروز باشی.

دری به سوی نگاه جمعه 24 تیر‌ماه سال 1384 ساعت 06:46 ب.ظ

سلام دوست عزیز
دل من ز غربت زهرا شبانه گرفت
به یاد غربت زهرا شبی بهانه گرفت
شبانه بغض گلوگیر من کنار بقیع
شکسته ودیده زدل اشک دانه دانه گرفت
زپشت پنجره ها دیدگان پر اشکم
سراغ مدفن پنهان بی نشانه گرفت
مصیبتی است علی را که پیش چشمانش
عدو امید دلش را تازیانه گرفت
دوست من دیر زمانیست که منتظرم.....
ادامه در.......

محسن یکشنبه 26 تیر‌ماه سال 1384 ساعت 11:24 ب.ظ http://sangfarsh.blogsky.com

سلام
به یاد داستانی افتادم که در آن ابتدا فقط سیاهی چشمان فاطمه بو د و سپس جهان و ستارگان و زمین و... بوجود آمدند.

نخل تنهای جنوب دوشنبه 27 تیر‌ماه سال 1384 ساعت 08:24 ق.ظ http://neihamboon.blogsky.com

سلام پریدخت جان
خوبی
من هستم شما سرت شلوغ شده خبری از ما نمیگیری
امیدوارم موفق باشی عزیزم

نیوشای سخن دوشنبه 27 تیر‌ماه سال 1384 ساعت 02:28 ب.ظ http://niushasokhan.blogsky.com

درود پریدخت عزیز
مدتها بود که علاقمند بودم به وبلاگ واگویه ها سر بزنم ولی این سعادت تا امروز نصیبم نشد ولی چه روز قشنگی میتونه باشه امروز که با یک دلکده ی زیبای دیگه آشنا شدم
خیلی شادم خیلی
چون الان احساس میکنم که قدر نزدیکم به کسانی که هر کدوم دنیایی از بزرگی در خودشون جای دادن
امیدوارم همواره بهاری باشین و دریا دل
قلم شیوا و احساس بسیار زیبایی دارین

در پناه معبد عشق

یاسر سه‌شنبه 28 تیر‌ماه سال 1384 ساعت 04:28 ق.ظ http://www.only-ironi.co.sr

سلام دوست خوبم مطلب خوبی بود موفق باشی

آشیک سه‌شنبه 28 تیر‌ماه سال 1384 ساعت 04:51 ق.ظ http://ashiklar.dot.de

تسلیت می گم ... بدرود!!!

دری به سوی نگاه سه‌شنبه 28 تیر‌ماه سال 1384 ساعت 09:57 ق.ظ http://daribesoooynegah.blogfa.com/

سلام به دوست بسیار عزیزم
لوگو شما در قسمت نگاه من وبلاگم وارد کردم لوگو من در همان قسمت هست اگر خواستید.........
ادامه............

............. سه‌شنبه 28 تیر‌ماه سال 1384 ساعت 03:54 ب.ظ http://www.naranji.tk

سلام دوست خوبم
همین طور که می دونی ومی دونیم اگه آدم توی راه حق کشته بشه اسمش میشه شهید و حق مطلق هم خداست پس حق رو مینویسم وشما می خونید و هیچ ابایی هم ندارم پس به نظر من این میشه یه کار خیر و من توی این کار به مساعدت و همکاریتون احتیاج دارم چون همین شما ها به قولی ریش سفید اینترنت و وبلاگ هستید به این منظور از شما میخوام که لوگوی من رو توی صفحه خودتون بذارید تا شاید بتونیم نور کوچولویی باشیم واسه روشن کردن شب روزگار.
متبرک و خوشبخت باشی
www.naranji.tk

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد