سلام.. امان از این رهایی...یک عمر به خاطرش می دوی...حتی تن به اسارت ازدواج می دی...حتی... ولی چرا همچنان در حسرتش می میریم؟ سربلند باشی
سارینا
پنجشنبه 21 آبانماه سال 1388 ساعت 06:03 ب.ظ
تنها رها شدن یا در جمع؟! نگو که مقصد و مقصود فقط رها شدنه و هر جور رها شدنی...
اون چیزی که من سرصبح روی کارون دیدم یه رهایی دسته جمعی بود دقیقا انگار که این شعر به تصویر کشیده شده بود تا جایی که من دیدمشون با هم بودن ولی شاید تا آخر نتونن با هم بمونن در حین اینکه رها هستن! گاهی توی جمع هم میشه به تنهایی رها شد گاهی تنها هم که باشی نمی تونی رها شی!...
سلام..
امان از این رهایی...یک عمر به خاطرش می دوی...حتی تن به اسارت ازدواج می دی...حتی...
ولی چرا همچنان در حسرتش می میریم؟
سربلند باشی
تنها رها شدن یا در جمع؟! نگو که مقصد و مقصود فقط رها شدنه و هر جور رها شدنی...
اون چیزی که من سرصبح روی کارون دیدم یه رهایی دسته جمعی بود
دقیقا انگار که این شعر به تصویر کشیده شده بود
تا جایی که من دیدمشون با هم بودن ولی شاید تا آخر نتونن با هم بمونن در حین اینکه رها هستن!
گاهی توی جمع هم میشه به تنهایی رها شد
گاهی تنها هم که باشی نمی تونی رها شی!...
با سلام....
یک اصل و هزار فرع
یک راه و هزار بیراهه
یه عقل و هزار شبهه
یه دل و هزار دلبر
چه بسیارند آنانکه در توهم دینداری کنار سراب اند ،
و چه بسیارتر آنانکه در گرداب بی تو بودن ، به خیال خود شنا می کنند !
در وسط همه ظهرهایم تو هستی ، فقط تو ، فقط تو ...
چه نغز و زیبا نوشتی برام! اونموقع که اون سوال رو نوشتم حسم یه چیز دیگه بود ولی جوابت منو از اون دنیا جدا کرد...