واگویه ها

در دیده‌ی من اندرا * وز چشم من بنگر مرا * زیرا برون از دیده‌ها * منزلگهی بگزیده‌ام

واگویه ها

در دیده‌ی من اندرا * وز چشم من بنگر مرا * زیرا برون از دیده‌ها * منزلگهی بگزیده‌ام

قاصدک!...

  

 

...

نظرات 6 + ارسال نظر
سارینا سه‌شنبه 20 مرداد‌ماه سال 1388 ساعت 08:15 ق.ظ http://sarinaa129.persianblog.ir

قاصدک هان... ولی آخر ای وای...
راستی رفتی آیا با باد؟
با تو ام آی... کجا رفتی ؟ آی...
.
.
.
یاد کارتون باخانمان هم افتادم تازه!

یاسر سه‌شنبه 20 مرداد‌ماه سال 1388 ساعت 02:26 ب.ظ

سلام آسمونی
پیغامت رسید. قاصدکها هم خوب کارشان را بلدند.

دل‌خوشم
به همین قاصدکانِ گاه و بی‌گاهِ کاربلد...

مسیح دوشنبه 26 مرداد‌ماه سال 1388 ساعت 04:45 ب.ظ http://aaddee.blogfa.com

سلااااااااااااام

:)

راستی

آیا جایی

خبری هست هنوز ؟!

...

ممنونم از کامنتای بی نظیرت

و ممنونم که اون حدیث قابل توجه رو به مسیح عادی آموختی

راستش تا حالا نشنیده بوم و نخونده بودمش

:)

سربلند بمونی و ایرونی

دری به سوی نگاه چهارشنبه 4 شهریور‌ماه سال 1388 ساعت 10:10 ب.ظ

سلام

مازیار چهارشنبه 4 شهریور‌ماه سال 1388 ساعت 11:20 ب.ظ http://future2010.blogsky.com

سلام

یاد کارتون با خانمان افتادم و اینکه پرین و سگش پاکوتاه با گرفتن قاصدک در آسمان پرواز میکردن و این تسمت همیشه جزء صحنه های آغاز این کارتن قشنگ بود

تشریف بیار پیش ما
ایستاده مثل کوه (کلبه آبی سابق)

سارینا پنج‌شنبه 5 شهریور‌ماه سال 1388 ساعت 10:49 ق.ظ

تو اییییییییییییییییییییی پری کجایی؟

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد