واگویه ها

در دیده‌ی من اندرا * وز چشم من بنگر مرا * زیرا برون از دیده‌ها * منزلگهی بگزیده‌ام

واگویه ها

در دیده‌ی من اندرا * وز چشم من بنگر مرا * زیرا برون از دیده‌ها * منزلگهی بگزیده‌ام

خاکستر!...

 

به من بگویید 

فرزانگان رنگ و بوم و قلم  

چگونه  

خورشیدی را تصویر می‌کنید  

که ترسیمش  

سراسر خاک را خاکستر نمی‌کند؟ 

نظرات 8 + ارسال نظر
شبنمکده یکشنبه 21 تیر‌ماه سال 1388 ساعت 02:57 ب.ظ http://www.abaei.persian.ir

زیبا بود

ایمان یکشنبه 21 تیر‌ماه سال 1388 ساعت 07:48 ب.ظ http://freeiman.blogfa.com

سلام
باز هم مثل همیشه زیبا بود
خموش به حالت که میتونی آپ کنی
تا بعد.....................

یاسر دوشنبه 22 تیر‌ماه سال 1388 ساعت 12:20 ب.ظ http://asemooni.blogsky.com

و اما...
داستان همیشگی دلتنگی

سارینا چهارشنبه 24 تیر‌ماه سال 1388 ساعت 06:40 ب.ظ http://sarinaa129.persianblog.ir

گاهی آتش زیر خاکستر می ماند...
خورشید خاکستری می کشم من!

و باز هم خورشید مینامی‌اش؟!

سارینا پنج‌شنبه 25 تیر‌ماه سال 1388 ساعت 05:31 ب.ظ

و بازهم خورشید می نامم اش
تا همیشه!
ابهت خورشید برای من به داغ بودنشه نه نورانی بودنش
خاکستر همیشه سرد نیست
گاهی بیشتر از آتیش میسوزونه

البته که
اصل موضوع همین "برای من"ایست که گفتی.
وگرنه
معنای وجودی خورشید همان نوری‌ست که به گرما تبدیل می‌شود و اگر نورش نبود ...

جیمی دوشنبه 29 تیر‌ماه سال 1388 ساعت 07:11 ب.ظ http://www.yashayetanhai.persianblog.ir

سلام پری دخت جان زیبا قلم زدی با حضورت خوشحالم کن

محمدحسین پنج‌شنبه 8 مرداد‌ماه سال 1388 ساعت 05:49 ب.ظ http://safarezendegi.wordpress.com/

سلام
رازش در صداقت و صافی نهفته است. شاید
راستی اگر دوست داشتی به خاطرات یک اهل رسانه و خبر سر بزنی منتظر می مانم

سارینا سه‌شنبه 20 مرداد‌ماه سال 1388 ساعت 08:16 ق.ظ

پری چرا کامنتات خصوصی نمیشه؟ می خوام بهت پسورد بدم نمی تونم که اینجوری!

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد