سردمه
مثل آغاز حیات گل یخ.
مثل یک قایق یخ کرده رو دریاچه ی یخ، یخ کردم.
بیکرانه ست دریا
کوچیکه قایق من
تلخ تلخم
مثل یک خارَکِ سبز
سردمه و میدونم هیچ زمانی دیگه خرما نمیشم.
چه غریبم روی این خوشهی سرخ
...
همهچی از یاد آدم میره
مگه یادش
که همیشه یادشه! ...
چرا ایهمهسرد و تلخ عزیزم؟!!!
اینهمه
سلام
قشنگه وبت رو میگم
سری به ما بزن اون چیزهایی که دستگیر من شد دستگیر تو هم میشه . . . . . . من و تو . . . .
آهای باد بهاری، نسیم وصل بیار
ز آسمان تنعم دمی به خانه ببار
نبینمت به خزان روی و دل همی سپری
آهای ، دلشدگان را به دست غم مسپار...
سلام عمه پری
خوبی؟
چه خبرا؟
پری این جمله آخرتو یه جای شنیدم نمی دونم کجا از کی ؟
ولی برام آشناست
امیدوارم همیشه شاد باشی
به امید دیدار
سلام خوبی دوستم؟؟
سرما که خوبه ؟چرا سردت شده؟
کجای نیستی؟خبری بده بابا؟؟؟
در چه حالی هستی؟
دلم تنگ شده برات......................
تا بعد.........................
دلتنگ توام عشق بیا و نفسی باز
بنشین به برم مطلع شعر و غزلی ساز
مجنون تو کرده است مرا طعم نگاهت
حیران تو کرده است مرا نغمه این ساز
عیسای من ای عشق مرا زنده ترین کن
عمر دگری بخش به این مرده به اعجاز
یک بار دگر باز به آدم نظری کن
او تشنه ی حواست نه یک گندم بی ناز
با نام تو آغاز شد این شور تپیدن
در قلب گرده خورده به آن لحظه ی آغاز
تمثیل تو ای عشق هزاران غزل و نقش
این گندم و آن سیب پر از قصه پر از راز
این شوق مرا سینه ی من را عطشی داد
معراج من آغاز شد از لحظه ی پرواز