واگویه ها

در دیده‌ی من اندرا * وز چشم من بنگر مرا * زیرا برون از دیده‌ها * منزلگهی بگزیده‌ام

واگویه ها

در دیده‌ی من اندرا * وز چشم من بنگر مرا * زیرا برون از دیده‌ها * منزلگهی بگزیده‌ام

زمانه ! ...

 

در این زمانه ی بی های و هوی لال پرست

                                 خوشا به حال کلاغان قیل و قال پرست ...

نظرات 10 + ارسال نظر
نخل تنهای جنوب شنبه 20 بهمن‌ماه سال 1386 ساعت 01:33 ب.ظ

چگونه شرح دهم، لحظه لحظه خود را
برای این همه ناباور خیال پرست.
سلام
خوبی پریدخت جان
گفتی آپ کنم منم گوش دادم ولی نیومدی؟
شاد باشی
هنوزم زنده ام و زنده بودنم خاریست
به تنگ چشمی نامردم زوال پرست
ایمان

نخل تنهای جنوب شنبه 20 بهمن‌ماه سال 1386 ساعت 05:43 ب.ظ

یه بارم تو این دنیا من اول شدم
بازم خوبه
ایمان

علی دوشنبه 22 بهمن‌ماه سال 1386 ساعت 11:01 ق.ظ

[ بدون نام ] دوشنبه 22 بهمن‌ماه سال 1386 ساعت 11:11 ق.ظ

سلام وسلامتی
به سلامتی کلاغ
نه به خاطر سیاهیش بلکه به خاطر یک رنگ بودنش
این شعری هم که نوشتی اونم تو دهه فجر خیلی معنی ها داره
پس باید روز 22 بهمن کلاغ بارون باشه؟

علی دوشنبه 22 بهمن‌ماه سال 1386 ساعت 11:16 ق.ظ http://sms.neylog.com/

بازم یادم رفت

سروناز شنبه 11 اسفند‌ماه سال 1386 ساعت 12:34 ق.ظ http://sarv-e-naz.blogsky.com

سلام
پری خانم خوبی؟
خوشا به حال شون.
دلم تنگه برات...............

مهران سه‌شنبه 14 اسفند‌ماه سال 1386 ساعت 08:06 ب.ظ http://bobogoal.blogsky.com

سلام . احوال شما ؟ خوبین ؟ خوش می گذره ؟
این شعر برام اشناست : سهراب - فروغ ؟
اما اصل مطلب : منظورت از های و هوی چیه ؟ من فکر می کنم که یک چیزهائی تو مایه های ( بخار داشتن ) باشه . اما در هر صورت باهات موافقم که دنیای این دوره زمونه ٬ ادم های لال را می پسنده که در برابر همه چیز سکوت می کنند یا در نهایت فقط دست و سری تکون می دهند . اما از اعتراض خبری نیست چون اعتراض باید از گلوی من و تو در بیاد که من و تو خودمون ـ خودمون - را لال کردیم یا دهن هامون را طوری بستن که ...
اما کلاغ هم فقط به قول شاعر قیل و قال داره وگرنه از کلاغ هم بخاری بلند نمی شه . شاعر شما هم می خواسته بگه که با این وضعیت سکون و بی رمقی و بی تفاوتی حتی باید از قیل و قال این کلاغ سیاه ها هم خوشحال شد ؟ به قولی : باز دم این کلاغ ها گرم که حداقل ازشون صدائی در میاد . شاید ی جورهائی این حرف درست باشه اما توی پرنده ها کلاغ ٫ پرنده دارای جایگاهی نیست و اگر بخواهیم مقایسه کنیم با انسان باید گفت که کارهاش و حرف هاش خیلی به درد بخور نیستند و نمی شه روش حساب باز کرد . چون فقط شلوغش می کنه و بس .
کم کم داری مطالب رو سخت ترش می کنی ها !!!! داری بالاتر از لیسانس صحبت میکنی ٬ ما هم کم اصلا سوادمون به این چیزها قد نمی ده .
فقط اینکه کامنتت را خوندم ٬ همین دو سه چهار پنج روزه برات ایمیل میزنم .

مسیح پنج‌شنبه 23 اسفند‌ماه سال 1386 ساعت 12:04 ق.ظ

سلام آجی خانوم

:)

یه جورایی دلم نمی خواست برای این پست کامنت بذارم
نه این که با این شعر مشکل داشته باشما
نه
اتفاقا یکی از شعرای مورد علاقمه
مخصوصا که یکی از خواننده های به شدت مورد علاقمم خوندتش
شاعرشم که دیگه نگو
درسته که زیاد از شاعرا شناخت ندارم
ولی همون چند تا شعری که ازش خوندم به دلم نشسته و
وقتی فهمیدم این شعرم کار ایشون بوده
نوعی احساس علاقه ی نسبی هم بهش پیدا کردم !

اما
چیزی که توی تعابیر لطیف شاعرانه باهاش مشکل دارم اینه که
شاعرا به دلیل طبع لطیفشون
با ظرایف دنیا به نرمی برخورد می کنن و
با جنبه های به ظاهر زمختش با بی مهری !
هر چند که می دونم که
این تعابیر، استعاره ای بیش نیست و
احساس واقعی شاعرا رو نشون نمی ده
اما از این که توی تعابیر شاعرانه
گل و بلبل و پروانه ای که
چیزی جز چیزی که هستن نمی تونن باشن
مورد توجه و مرحمت قرار می گیرن و
جک و جونورایی مثل جغد و خفاش و کلاغ
همیشه مظهر پلیدین
احساس خوبی بهم دست نمی ده

چون
بر این باورم که
کلاغ
هزاران هزار بار
شرف داره به بعضی از قیل و قال پرستایی که
بدون فکر و اندیشه
فقط و فقط به نفس قیل و قال علاقه دارن و
قیل و قالشون
بدتر از لالمونی تحمیلی بعضی از اهل خرده

...

خب
می بینی که این طرز فکر
با اون چیزی که سعی داشتم همیشه بهش تاکید کنم
یعنی ترجیح گفتن و نوشتن بر سکوت
در ظاهر منافات داره

و به همین خاطر بود که نمی خواستم در بارش بنویسم

...

:)

می خواستم یه چیزای دیگه ایم بنویسم اما
یاد شعرواره ی سوت سوتک دکتر شریعتی افتادم و ...

...

راستش
جدا از این پر حرفیا
اومدم اولین نفری باشم که
امسال
پیشاپیش
تولدتو تبریک می گه و
برات بهترین آرزوها رو می کنه

دنیا رو چه دیدی
شاید نشد روز تولدت آنلاین بشم و کامنت بذارم

پس پیشاپیش تولدت مبارک
و امید به این که
هر روزت بهتر از دیروز
و هر سالت پربارتر و پر برکت تر از سال قبل باشه و

سربلند بمونی و ایرونی

-٪٪

فاطمه پنج‌شنبه 23 اسفند‌ماه سال 1386 ساعت 04:47 ب.ظ http://www.hadithkotob.blogfa.com

سلام
به منن هم سری بزن

امیر جمعه 24 اسفند‌ماه سال 1386 ساعت 12:13 ق.ظ http://www.blueshirt.blogsky.com/

dar in zamaneye bi hayo hoye lal parast khosha be hal kalaghay ghilo ghal parastche gone sharh daham lahzelahzeye khodra baray in hame na bavar khyal parast.....
be shab neshinye kharchanghaye mordabi che gone raghs konad mahi zolal parast resideha che gharibo nachide myoftand be pay harze alaf hay bagh kal parast be pay harze alaf hay bagh kal parast ....

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد