پس این همان کمی آرامش بیجهت ،
کی خواهد رسید ؟!
در حیرتم اینجا
این بید سر به راه ... چرا ؟
چرا این همه خسته و خاموش
از شکستن سرشاخههای بلندِ خود حرفی نمیزند !
آیا سکوت
همیشه سرآغاز تمرین ترانه و گفتوگوی باران است !؟
پس تو که با فالِ سبز علف آشناتری،
بگو کی باران خـواهد آمد ؟! ...
سلام ...
وبلاگی زیبا با مطالبی جالب و قشنگ داری ..
موفق باشی
در پناه حق
سلام پری عزیزم
زیبا بود ممنون از لطفت
این شعر رو برات می نویسم امیدوارم خوشت بیاد
از خودم نیست به نظرم بد نیست
دیدم ...!
وهیچ چیز نگفتم ــ شبیه مرگ ــ ....
اما به رسم عشق شکایت نمی کنم !...
خنثی شدم چو باد.. نه عشقی,نه نفرتی ....
مانند یک مجسمه مرده بعداز این ,عاشق نمی شوم و حسادت نمی کنم !.....
می پرسم از خودم که چرا ؟... باز بی جواب ... مستم ولی دریغ ز مستی که اینچنین,
حتی دگر به خواب کفایت نمی کنم !....
انقدر بی خدا به دلم ظلم کرده ایی ,که مظلوم و نا گزیر ,
حتی دگر از او که تورا آفریده هم, ایمان بریده ام...و عبادت نمی کنم..!
با من نگو :relax ! که من چون تو نیستم !...
................................
سلام
:)
بارون
بله بارون زندگی بخشه و فرح افزا
ولی
بارون به خودی خود وجودی مستقل نیست
تصور بارون بدون وجود آب تصور وحشتناکی می تونه باشه
...
بیا آب رو دریابیم
که بارون حالتی از بخشش آبه
آبی که از زمین به آسمون رفته و دوباره به زمین بر می گرده
یادمون نره که
زمین خاستگاه آبه
آسمون از خودش آبی نداره ...
:)
سربلند بمونی و ایرونی
سلام عزیزم ...
باران تو اشک حسرت معشوق یست که به عشقش نرسیده
این باران پایانی ندارد
زیبا بود .
له داداشی سر بزن
قراره که سایت داداشی رو بلینکی D:
موفق باشی
منتظرتم
سلام پری عزیزم خوبی؟ می دونی این هوای گرمو حتی بارونم نمی تونه درست کنه :(
موفق باشی
سلام
:)
بله
راست می گی
خدا کنه اون روز هر چه زودتر برسه
ولی
تا اون روز چی ؟
متاسفانه
خیلی از اونایی که کافر نیستن هم
فراموش می کنن که توی کلام کسی که بهش کافر نیستن
اومده که
لیس للانسان الا ما سعی
کاش این طوری نبود
ولی فقط وقتی باید چشما بره طرف آسمون که تموم تلاشمونو کرده باشیم
وگرنه همینی می شه که هست
...
سربلند بمونیم و ایرونی
پری دخت نازنین بادرودی گرم.......
بلی سکوت همیشه سر آغاز است
وقتی گفته ها دردل ناگفته مان
تخم فریاد ی است زیر خاک و چشم براه نمی باران
تردید نکن و امیدوار باش
باران خواهد آمد و همه درختان لرزان جهل و جنون وخرافات را ازریشه خواهد کند
درختان ناجنس زمان باید نسیم می لرزند
و دیریازود شکسته خواهند شد
باید بفکر شخم زدن زمین باشیم
برای کاشتن بذر دانایی و آگاهی
گفتی باران............خیس می شوم هرازگاهی درزیرش
آنچنان غرق شور... که خودرانیز فراموش می کنم
آه باران...........ای گیسو پریشان
تندرست و شادکام و خنده برلب می خواهمت
یادت هستم......... یادم باش
افسوس که مهلت دیدارها ازبین رفت........ افسوس
سلام ... ما به روزیم ..خوشحال میشیم دوباره نام و لینک وبلاگت رو تو کامنتدونی وبلاگم ببینیم :);)
سکوت فریادیست که در گلو مانده...